سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز...شهری برای همه

 


انشاء
 شهری برای همه

به نام خدا شهر بندرعباس به خاطر پیاده روهای تنگ و باریکش خیلی شهرت دارد به همین خاطر ما هر وقت از مدرسه تعطیل می شویم مستقیم وارد خیابانها می شویم اما این فقط مشکل افراد معمولی است و دردسر تردد افراد معلول خیلی پیچیده تر است به عنوان نمونه تنها چند پل ساده کوچک در مرکز شهر برای عبور معلولان درست کرده اند انگار که مثلا معلولان در بقیه نقاط شهر حق تردد ندارند. مادرم می گوید پیاده رو های  این شهر برای افراد سالم هم خطرناک است.چند روز پیش یک موتوری که در پیاده رو مشغول قیقاج (حرکات نمایشی) بود با مادر و مادربزرگم تصادف کرد که در این حادثه راننده موتور بر اثر شدت جراحات و کتکهایی که از بی بی جون نوش جان کرد راهی بیمارستان شد.

در بندرعباس مشکل معلولان فقط پیاده روهای عجیب و غریب شهر نیست و خیلی از فروشگاهها ، سوپرمارکت ها و مغازهای شهر طوری بنا شده اند که آدم سالم هم با صد تا سلام و صلوات می تواند داخلش شود دیگر معلول بنده خدا با ویلچرش که جای خودش دارد.وقتی از بابایم می پرسم که یک معلول چطور می تواند از روی پل های هوایی شهر عبور کند طفلک پدرم لبخندی میزند و جان به جان آفرین تسلیم می کند و می گوید ؛بچه تو به کلاه خودت بچسب که باد نبرد!!

.مشکل ورود معلولان به مراکز خرید سرپوشیده شهر هم مثل باقی مشکلات است و کسی جوابش را نمی داند که چطور معلولان کارهای روزمره خود را انجام می دهند. در این شهر حتی عابربانک مخصوص معلولان درست نشده و معلولان عزیز برای گرفتن پول و دیگر کارهای بانکی معمولا باید دست به دامن همراهان و مردم شوند ، آیا مشکل تردد معلولان حل می شود این سوال هم جواب ندارد.«آقا اجازه تمام شد»
معلم ؛ بچه تو چکار به مشکلات شهری داری !! این همه پیشرفت شده آن وقت تو مدام توی انشاهات داری سیاه نمایی می کنی !! یالله زود برو دفتر این بار دیگه تکلیفت روشن می کنم.